برگرد ..
برگرد با من باش
تا همیشه ..
بپذیر مرا ..
تا همیشه ..
بگذار بمانم با تو
از این فکر و حس سردم
از این زندگی خسته شدم برگرد
برگرد
چقدر به هوای دیدنت
شب تا به صبح بیدار مانده ام
چقدر با خودم نجوا کنان
گفته ام که بر میگردی
و تا ابد تا وقتی ذرات هستی در هست و نیست عالم هست با من خواهی بود ..
وجود من
خود خود خود من
برگرد و با من باش
برهانم از این تنهایی
خود وجودی ام برگرد
بیا رهایم کن از
زی+حانه
دلم برای خودم تنگ شده ..
خود خودم خودمی برگرد و نهادینه شو در وجودم ..
دلم گرفته از ری+نب
خسته شدم از ری بودن
ری+نب بودن رو نمیخوام ..
زی+حانه